به این شکل نیز نوشته میشود: victualer
آذوقهرسان، مأمور تهیهی خواربار (کشتی و غیره)
skilled victuallers
آذوقهرسانهای ماهر
The success of the military operation depended on the ability of the victualer.
موفقیت این عملیات نظامی به توانایی مأمور تهیهی خواربار بستگی داشت.
انگلیسی بریتانیایی متصدی میکده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The victualler's license was revoked due to his continued violation of liquor control laws.
به دلیل تداوم نقض قوانین کنترل مشروب، مجوز این متصدی میکده باطل شد.
The police caught a victualler serving alcohol to underage customers and charged him with a heavy fine.
پلیس یک متصدی میکده را -که به مشتریان کم سن و سال مشروبات الکلی می داد- دستگیر و او را به پرداخت جریمهی سنگین محکوم کرد.
کشتی حامل خواربار، کشتی تدارکاتی (ارتش)
The crew of the victualler worked tirelessly to ensure that the provisions were delivered on time.
خدمهی کشتی کشتی حامل خواربار بهطور بیوقفه ناپذیری تلاش کردند تا اطمینان حاصل شود که آذوقهها به موقع تحویل داده میشوند.
The victualler arrived at the port.
کشتی تدارکاتی به بندر رسید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «victualler» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/victualler