امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Voyeur

vwɑːˈjɜrː vwɑːˈjɜː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    voyeurs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
چشم‌چران، هرزه‌چشم، نظرباره (کسی که از تماشای مخفیانه‌ی دیگران در موقعیت‌های جنسی لذت جنسی می‌برد یا به طور کلی کسی که زندگی خصوصی دیگران را تماشا می‌کند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- My ex-husband was a voyeur.
- شوهر سابقم چشم‌چران بود.
- The voyeur observed the intimate moments of the couple.
- هرزه‌چشم لحظات خصوصی زن و شوهر را تماشا کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد voyeur

  1. noun A viewer who enjoys seeing the sex acts or sex organs of others
    Synonyms:
    peeping-tom peeper

ارجاع به لغت voyeur

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «voyeur» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/voyeur

لغات نزدیک voyeur

پیشنهاد بهبود معانی