آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

Waitressing

ˈweɪtrəsɪŋ ˈweɪtrəsɪŋ

معنی waitressing | جمله با waitressing

noun uncountable

پیشخدمتی، خدمتکاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

She enjoys waitressing at the diner on weekends.

او از پیشخدمتی در غذاخوری در آخرهفته لذت می‌برد.

Waitressing can be a demanding job during busy hours.

پیشخدمتی در ساعات شلوغ می‌تواند یک شغل سخت باشد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت waitressing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «waitressing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/waitressing

لغات نزدیک waitressing

پیشنهاد بهبود معانی