حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
پیشخدمتی، خدمتکاری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She enjoys waitressing at the diner on weekends.
او از پیشخدمتی در غذاخوری در آخرهفته لذت میبرد.
Waitressing can be a demanding job during busy hours.
پیشخدمتی در ساعات شلوغ میتواند یک شغل سخت باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «waitressing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/waitressing