Warlord

ˈwɔːrlɔːrd ˈwɔːlɔːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
جنگ‌سالار، افسر عالی‌رتبه ارتش، فرمانده ارتشی، فرمانروا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد warlord

  1. noun One who governs
    Synonyms: bandit, boss, tyrant

ارجاع به لغت warlord

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «warlord» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/warlord

لغات نزدیک warlord

پیشنهاد بهبود معانی