فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Weirdly

ˈwɪrdli ˈwɪədli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb
    به‌طور غیرعادی و مرموز، به‌طور عجیب
    • - Weirdly, I can't remember whether or not my sister was there.
    • - به‌طرز عجیبی، نمی‌توانم به یاد بیاورم که خواهرم آنجا بود یا نه!
    • - At 10.30 a.m. the place was weirdly quiet.
    • - ساعت ۱۰:۳۰ دقیقه صبح محل به‌طور غیرعادی و مرموزی ساکت بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت weirdly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «weirdly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/weirdly

لغات نزدیک weirdly

پیشنهاد بهبود معانی