کلامی، شفاهی، دهان به دهان، گفتاری (انتقال خبر یا غیره از طریق کلام)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The news spread by word and mouth that the new hotel was very successful.
اخبار شفاهی حاکی از آن است که این هتل جدید بسیار موفق است.
That restaurant does not advertise, but relies on word and mouth for custom.
آن رستوران تبلیغ نمیکند اما بر حسب عادت متکی به تبلیغ دهان به دهان است.
All the orders were given by word and mouth so that no written evidence could be discovered later.
همهی سفارشات بهصورت شفاهی داده شده بود و هیچ مدرک مکتوبی بعد از آن وجود نداشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «word and mouth» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/word and mouth