شکل جمع:
zoosشکل قدیمی و رسمی این لغت در معنای اول: zoological park ،zoological gardens
همچنین در معنای آخر میتوان از -zo به جای -zoo استفاده کرد.
باغوحش
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
Let's take the kids to the zoo this weekend.
بیایید این آخرهفته بچهها را به باغوحش ببریم.
The children were amazed by the giraffes at the zoo.
بچهها از زرافههای باغوحش شگفتزده شدند.
(مکان) شلوغ، پرسروصدا، هرجومرج
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The party was a zoo of people dancing and shouting.
مهمانی مکانی شلوغ از مردمی که میرقصیدند و فریاد میزدند بود.
Navigating through the zoo
حرکت در مکانی شلوغ
(مربوط به حیوانات) زی-، زیا-، زو-، زئو-
Zoophyte
زئوفیت (جانور گیاهسان)
Zoomorphism
زئومورفیسم (تجسم خدا یا خدایان بهشکل حیوانات پست)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «zoo» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/zoo