فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Zoo

zuː zuː

شکل جمع:

zoos

توضیحات:

شکل قدیمی و رسمی این لغت در معنای اول: zoological park ،zoological gardens

همچنین در معنای آخر می‌توان از -zo به‌ جای -zoo استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A1

باغ‌وحش

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

Let's take the kids to the zoo this weekend.

بیایید این آخرهفته بچه‌ها را به باغ‌وحش ببریم.

The children were amazed by the giraffes at the zoo.

بچه‌ها از زرافه‌های باغ‌وحش شگفت‌زده شدند.

noun countable

(مکان) شلوغ، پرسروصدا، هرج‌ومرج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The party was a zoo of people dancing and shouting.

مهمانی مکانی شلوغ از مردمی که می‌رقصیدند و فریاد می‌زدند بود.

Navigating through the zoo

حرکت در مکانی شلوغ

prefix

(مربوط به حیوانات) زی-، زیا-، زو-، زئو-

Zoophyte

زئوفیت (جانور گیاهسان)

Zoomorphism

زئومورفیسم (تجسم خدا یا خدایان به‌شکل حیوانات پست)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد zoo

  1. noun the facility where wild animals are housed for exhibition
    Synonyms:
    zoological-garden menagerie aquarium aviary terrarium vivarium

ارجاع به لغت zoo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «zoo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/zoo

لغات نزدیک zoo

پیشنهاد بهبود معانی