شکلهای نوشتاری دیگر این لغت: آینه و آئینه
mirror, looking glass
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آیینه نور را منعکس میکند.
A mirror reflects light.
بازتاب صورت او در آینه
the image of her face on the mirror
نفس سرد او آینه را کدر کرد.
His cold breath clouded the mirror.
آیینه یکی از اقلام رایج سفرهی هفتسین برای نوروز است.
The mirror is a common item in the Haft-Seen table for Nowruz.
در آیینه به خودش نگاه کرد.
She looked at herself in the mirror.
آئینهی قدی
full-length mirror
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آیینه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آیینه