با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

آزرده به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • رنجیده
  • فونتیک فارسی

    aazorde
  • صفت
    annoyed, offended, vexed, harmed, sore, aggrieved, upset, irritated, peeved, resentful, bruised, piqued, stung, frustrated
    • - رویدادهای اخیر او را سخت آزرده است.

    • - He is deeply bruised by recent events.
    • - تازه‌ترین کتاب او خوانندگان را آزرده کرد.

    • - Many readers were offended with her latest book.
    • - رئیسم به خاطر تاخیرم در جلسه آزرده بود.

    • - My boss was annoyed with me for being late to the meeting.
  • رنجور
  • فونتیک فارسی

    aazorde
  • صفت
    sore, painful, suffering from pain and aches, aching, decrepit, wounded, infirm, injured, nettled
    • - یک مرد فقیر و آزرده‌ی هشتادساله

    • - a poor, decrepit man of eighty
    • - زن آزرده تلاش می‌کرد از پله‌ها پایین برود.

    • - The decrepit woman struggled to walk down the stairs.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد آزرده

ارجاع به لغت آزرده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آزرده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آزرده

لغات نزدیک آزرده

پیشنهاد بهبود معانی