آخرین به‌روزرسانی:

آغشتن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

در مایعی مخلوط کردن، آلودن، آغشته کردن

فونتیک فارسی

aagheshtan
فعل متعدی

to dip, to mix, to smear, to moisten, to impregnate, to adulterate, to welter, to saturate, to soak, to infuse, to macerate, to pollute

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

پنبه را با الکل آغشتن و روی زخم مالیدن

to dip cotton in alcohol and rub in it on the sore

گچ را با آب آغشتن

to mix plaster with water

نمونه‌جمله‌های بیشتر

دستان خود را به خون اشخاص بی‌گناه آغشتن

to smear one's hands with the blood of innocent people

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آغشتن

  1. مترادف:
    آلودن آمیختن اختلاط خیساندن قاطی‌کردن مخلوطکردن نم‌کردن

ارجاع به لغت آغشتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آغشتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آغشتن

لغات نزدیک آغشتن

پیشنهاد بهبود معانی