با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

آفرین به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • تحسین
  • فونتیک فارسی

    aafarin
  • اسم
    praise, applause, laudation, extolment, acclamation, acclaim, kudos
    • - معلم به او آفرین گفت.

    • - The teacher praised him.
    • - ورود او به صحنه با آفرین‌های حضار همراه بود.

    • - Her appearance on the stage coincided with the applause of the audience.
  • احسنت!، مرحبا!
  • فونتیک فارسی

    aafarin
  • صوت
    well done!, splendid!, excellent!, bravo!
    • - دستی به شانه‌ام زد و گفت:«آفرین!»

    • - He clapped me on the shoulder and said, "well done!"
    • - آفرین! تو جواهری، تو شاهزاده‌ای!

    • - well done! you're a gem, a prince!
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد آفرین

ارجاع به لغت آفرین

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آفرین» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آفرین

لغات نزدیک آفرین

پیشنهاد بهبود معانی