آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

آموزگار به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / aamoozgaar, aamoozegaar /

teacher, schoolmarm, schoolmistress, schoolmaster, schoolteacher, primary school teacher, instructor, tutor, educator, master, mistress

teacher

schoolmarm

schoolmistress

schoolmaster

schoolteacher

primary school teacher

instructor

tutor

educator

master

mistress

مدرس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

رضا با توجه کامل به آموزگار گوش می‌داد.

Reza was listening to the teacher attentively.

اخم آموزگار دانش‌آموزان را ترساند.

The primary school teacher's frown cowed the students.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آموزگار

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت آموزگار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آموزگار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آموزگار

لغات نزدیک آموزگار

پیشنهاد بهبود معانی