به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

اتومبیل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • ماشین، خودرو
  • فونتیک فارسی

    otomobil
  • اسم
    motor car, automobile, car, automobile, buggy, auto, racer
    • - فرمان اتومبیل را محکم بگیر و نترس.

    • - Get ahold of the steering wheel firmly and don't be afraid.
    • - اتومبیل مجهز به پوشش زرهی

    • - an armor-plated car
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد اتومبیل

ارجاع به لغت اتومبیل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اتومبیل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اتومبیل

پیشنهاد بهبود معانی