engine, motor, power plant
اشکال فنی در موتور فضاپیما
a glitch in the spacecraft's engine
این موتور دستگاه نیرورسانی مجزایی دارد.
This motor has a separate power assembly.
motorcycle
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سوار موتورسیکلت شدن
to straddle a motorcycle
دستگیرههای بلند موتور چاپر آن را از موتورسیکلتهای دیگر متمایز میکند.
The chopper’s tall handlebars make it stand out from other motorcycles.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «موتور» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/موتور