to rely on (a document or evidence), to invoke, to assert, to cite a law (etc.), to refer to, to adduce, to propound
to rely on
to invoke
to assert
to cite a law
to refer to
to adduce
to propound
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
استناد کردن به بند سوم منشور سازمان ملل متحد
to invoke article three of the Charter of the United Nations
وکیل تلاش کرد برای اثبات بیگناهی موکلش به مدارک استناد کند.
The lawyer attempted to adduce evidence to prove her client's innocence.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «استناد کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/استناد کردن