با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

انصاف به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

عدالت، داد، مروت

فونتیک فارسی

ensaaf
اسم
equity, justice, fairness, equitableness, straight shooting, evenhandedness, integrity, square deal, fair play, justness, impartiality

- او با زن و فرزند دشمن دیرینه‌اش با جوانمردی و انصاف رفتار کرد.

- He treated the wife and child of his old enemy with chivalry and fairness.

- باید به انصاف هم اهمیت داده شود.

- Fairness must be emphasized too.

- این عمل با اصل انصاف تناقض دارد.

- This act offends against the principle of fairness.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد انصاف

ارجاع به لغت انصاف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «انصاف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/انصاف

لغات نزدیک انصاف

پیشنهاد بهبود معانی