B, b (the second letter of the Persian/Farsi alphabet)
صدای «ب» در کلاس منعکس میشود.
The sound of "b" echoes in the classroom.
در زبان فارسی، «ب» بیانگر صدایی منحصربهفرد است.
In Persian, "b" represents a unique sound.
preposition which turns a word into an adverb
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بهسادگی
simply
بهسختی
hardly
an imperative prefix
برو!
go!
او باید اشتباهش را بپذیرد.
He must accept his mistake
بیا!
come!
بستان!
take!
a sign indicating ownership or having
بههوش
careful
بهجسارت
powerful
حرف «ب» در زبان انگلیسی به B ترجمه میشود.
حرف «ب» دومین حرف از الفبای فارسی و عربی است و صدایی انسدادی، بیصدا و دولبی تولید میکند که مشابه صدای /b/ در زبان انگلیسی است؛ مثل واژهی "book" یا "baby". این حرف از لحاظ نوشتاری با یک نقطه در زیر خود مشخص میشود و شکل آن در خط بسته به جایگاهش در کلمه (ابتدا، وسط، پایان، یا تنها) تغییر میکند.
از نظر ریشهشناسی، حرف «ب» با حرف B در لاتین و بیت در عبری همریشه است و در اصل به مفهوم «خانه» اشاره داشته است. در الفبای ابجد، که در گذشته برای مقاصد رمزی یا عددی بهکار میرفت، حرف ب معادل عدد ۲ است.
در حوزهی آموزش زبان، حرف «ب» یکی از حروف پایهای است که معمولاً در مراحل آغازین یادگیری خواندن و نوشتن آموزش داده میشود و بهدلیل شکل ساده و صدای شفافش، برای کودکان یا زبانآموزان مبتدی، آشنا و آسانفهم است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ب» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ب