فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

ب به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

دومین حرف (وات) الفبای فارسی

فونتیک فارسی

be
اسم

B, b (the second letter of the Persian/Farsi alphabet)

صدای «ب» در کلاس منعکس می‌شود.

The sound of "b" echoes in the classroom.

در زبان فارسی، «ب» بیانگر صدایی منحصربه‌فرد است.

In Persian, "b" represents a unique sound.

نشان قید

فونتیک فارسی

be-
حرف اضافه

preposition which turns a word into an adverb

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

 به‌سادگی

simply

به‌سختی

hardly

نشان امر یا دستور، فعل التزامی

فونتیک فارسی

be-
پیشوند

an imperative prefix

برو!

go!

او باید اشتباهش را بپذیرد.

He must accept his mistake

نمونه‌جمله‌های بیشتر

بیا!

come!

بستان!

take!

نشان دارا بودن

فونتیک فارسی

be-
پیشوند

a sign indicating ownership or having

به‌هوش

careful

به‌جسارت

powerful

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ب

لغات نزدیک ب

پیشنهاد بهبود معانی