ب به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
  • سومین حرف (وات) الفبای فارسی
  • فونتیک فارسی

    be
  • اسم
    the third letter of the Persian/Farsi alphabet
  • ب‌-، نشان امر یا دستور، فعل التزامی
  • فونتیک فارسی

    be-
  • پیشوند
    an imperative prefix
    • - برو!

    • - go!
    • - بستان!

    • - take!
    • - بیا!

    • - come!
    • - او باید اشتباهش را بپذیرد.

    • - He must accept his mistake
  • ب-، نشان دارا بودن یا داشتن
  • فونتیک فارسی

    be-
  • پیشوند
    a sign indicating ownership or having
    • - به‌هوش

    • - careful
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت ب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ب

لغات نزدیک ب

پیشنهاد بهبود معانی