آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

بازدهی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / baazdehi /

restitution, restoration, surrender, giving back, reimbursement

restitution

restoration

surrender

giving back

reimbursement

بازپس‌دهی

دادگاه دستور بازدهی خسارات وارده توسط متهم را صادر کرد.

The court ordered restitution for the damages caused by the defendant.

دولت خواستار بازدهی دارایی‌های سرقت‌شده شد.

The government demanded the surrender of stolen assets.

اسم
فونتیک فارسی / baazdehi /

efficiency, output, yield

efficiency

output

yield

حاصل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

ما باید بر روی بازدهی تمرکز کنیم تا حداکثر خروجی را داشته باشیم.

We need to focus on efficiency to maximize our output.

افزایش سرمایه‌گذاری در بازارهای نوظهور می‌تواند بازدهی بالایی به همراه داشته باشد.

Increased exposure to emerging markets can yield high returns.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بازدهی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:

ارجاع به لغت بازدهی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بازدهی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بازدهی

لغات نزدیک بازدهی

پیشنهاد بهبود معانی