آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

باسواد به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / baasavaad /

learned, knowledgeable, scholarly, erudite

learned

knowledgeable

scholarly

erudite

دانشمند، عالم

استادم در زمینه‌ی فیزیک کیهانی بسیار باسواد است.

My professor is extremely knowledgeable in the field of astrophysics.

او سرآشپز باسوادی است که به تکنیک‌های آشپزی زیادی تسلط یافته و به راحتی غذاهای خوشمزه‌ای می‌پزد.

She is a knowledgeable chef who has mastered various cooking techniques and can create delicious dishes with ease.

صفت
فونتیک فارسی / baasavaad /

lettered, literate, able to read and write

lettered

literate

able to read and write

قادر به خواندن و نوشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

جمعیت باسواد کشور به‌طور قابل‌توجهی در دهه‌ی گذشته افزایش یافته است.

The literate population of the country has increased significantly over the past decade.

یک شخص باسواد می‌تواند به زبان مادری‌اش بخواند و بنویسد.

A literate person is able to read and write in their native language.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد باسواد

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
تحصیل‌کرده سواددار ملا
متضاد:

ارجاع به لغت باسواد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «باسواد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/باسواد

لغات نزدیک باسواد

پیشنهاد بهبود معانی