با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

باند به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • گروهی با هدف معین
  • فونتیک فارسی

    baand
  • اسم
    gang, band, clique, group, cohort, faction
    • - باند موسیقی‌نوازان جاز

    • - a jazz musician's band
    • - رئیس باند دزدان دستگیر شد.

    • - the chief of a band of thieves was caught
    • - در اداره ما هریک از رئیس‌ها باند خودش را دارد.

    • - in our office, each of the bosses has formed his own clique
    • - او هم جزء باند اکبر آقاست.

    • - he too belongs to Akbar Agha's clique
    • - باند بازی کردن

    • - to form cliques or faction, to factionalize
    • - باند تبهکاران

    • - a gang of criminals
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
  • نوار زخم‌بندی، تنزیب
  • فونتیک فارسی

    baand
  • اسم
    bandage, dressing, band-aid
    • - باند روی زخم باید عوض شود.

    • - the bandage on my wound has to be changed
  • موج رادیو
  • فونتیک فارسی

    baand
  • اسم
    band, channel
    • - باند گزین

    • - band selector
    • - پهنای باند

    • - bandwidth
    • - گستره‌ی باند

    • - band-spread
  • مسیر موازی خودروها در جاده که با خط سفید مشخص می‌شود
  • فونتیک فارسی

    baand
  • اسم
    lane
    • - رانندگان باید در داخل باند حرکت کنند نه روی خط آن!

    • - drivers must drive inside the lane, not on the lines marking it!
    • - هنگام عوض کردن باند با چراغ چشمک‌زن علامت بدهید.

    • - when you want to change lanes, you must signal with your blinkers
  • مسیر یا جاده‌ی هواپیماها در فرودگاه
  • فونتیک فارسی

    baand
  • اسم
    runway, tarmac, airstrip
    • - هواپیما مدت زیادی روی باند حرکت کرد

    • - the airplane taxied on the runway for a long time
  • بلندگو
  • فونتیک فارسی

    baand
  • اسم
    loudspeaker
  • در اداره و غیره
  • in-group
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد باند

ارجاع به لغت باند

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «باند» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/باند

پیشنهاد بهبود معانی