آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

باوقار به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / baavaghaar /

gracious, grave, reserved, sober, dignified, graceful, poised, stately

gracious

grave

reserved

sober

dignified

graceful

poised

stately

متین، موقر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

میزبان باوقار از ما در منزلش به‌گرمی پذیرایی کرد.

The gracious host welcomed us warmly into her home.

رفتار باوقار شاگردان در طول مراسم نشان‌دهنده‌ی بلوغ و متانت آن‌ها بود.

The dignified behavior of the students during the ceremony showed their maturity and poise.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد باوقار

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:
جلف سبک بی وقار ناموقر

ارجاع به لغت باوقار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «باوقار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/باوقار

لغات نزدیک باوقار

پیشنهاد بهبود معانی