garish, bodacious, baroque, flashy, fussy, tawdry, undignified, frilly, lurid, sporty, meretricious, of loose morals, indecent, gaudy, frivolous, loud, risqué
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پیراهن جلف
a risqué dress
یک کراوات جلف زده بود.
He was sporting a loud tie.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «جلف» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جلف