۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

سنگین به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

وزین

فونتیک فارسی

sangin
صفت
heavy, weighty, massive, ponderous, leaden, hefty

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- ستون‌ها طاق سنگین را نگه می‌دارند.

- Columns carry the heavy roof.

- چون گونی برنج سنگین بود، آن را تا آشپزخانه روی زمین کشیدم.

- Since the sack of rice was weighty, I dragged it all the way to the kitchen.
مهم

فونتیک فارسی

sangin
صفت
مجازی labored, heavily, burdensome, important, serious, onerous

- احمد از مسئولیت سنگین خود غافل نبود.

- Ahmad was not unmindful of his heavily responsibility.

- او نقش سنگینی در موفقیت شرکت دارد.

- She has an important role in the company’s success.
کند

فونتیک فارسی

sangin
صفت
slow, trudging, plodding, shuffling

- او با قدم‌های سمگین در پارک قدم زد و از مناظر لذت برد.

- She took a slow walk through the park, enjoying the scenery.

- او به‌طور سنگین حرکت کرد؛ گویی هر قدم نیاز به تلاش زیادی دارد.

- She moved in a plodding manner, as if each step required great effort.
موقر

فونتیک فارسی

sangin
صفت
مجازی formal, dignified, grave, reserved, solemn, stately, sober, modest

- او به شیوه‌ای سنگین رفتار کرد و احترام تمام حاضرین را جلب کرد.

- She carried herself in a dignified way, earning the respect of everyone in the room.

- او با لحنی سنگین صحبت کرد و بر اهمیت پیام تأکید کرد.

- She spoke in a solemn tone, emphasizing the importance of the message.
سنگی

فونتیک فارسی

sangin
صفت
ادبی stony, made of stone

- ساحل سنگین برای استراحتی آرام عالی بود.

- The stony beach was perfect for a quiet retreat.

- ویرانه‌های سنگین داستان‌هایی از گذشته‌ی فراموش‌شده را بازگو می‌کردند.

- The stony ruins told stories of a forgotten past.
فراوان، شدید

فونتیک فارسی

sangin
صفت
hefty, hard, heavy, severe

- بدهکاری سنگین شرکت موجب نگرانی است.

- The company's heavy indebtedness is a cause for concern.

- تلفات غیرنظامیان سنگین بود.

- Civilian casualties were heavy.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سنگین

  1. مترادف:
    وزین پروزن گران
    متضاد:
    سبک

ارجاع به لغت سنگین

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سنگین» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سنگین

لغات نزدیک سنگین

پیشنهاد بهبود معانی