boycott
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بایکوت محصولات شرکت منجر به کاهش شدید فروش شد.
The boycott of the company's products led to a significant drop in sales.
بایکوت کنسرت به علت اظهارات جدالآمیز هنرمند اتفاق افتاد.
The boycott of the concert was due to the artist's controversial remarks.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بایکوت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بایکوت