boycott, taboo, sanction, prohibition, forbidding, embargo, ban, interdiction
boycott
taboo
sanction
prohibition
forbidding
embargo
ban
interdiction
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مردم را تشویق کرد که آن فیلم را تحریم کنند.
He encouraged the people to boycott the film.
تحریم کالاهای ساخت آن کشور
the boycott of the goods made by that country
امریکا سالهاست کوبا را تحریم اقتصادی کرده است.
The American embargo against Cuba has been in effect for many years.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
شکل درست و معیار این واژه «تحریم» است. این واژه عربیتبار به معنی «ممنوع کردن»، «محدود کردن» یا «قطع همکاری به صورت رسمی» به کار میرود، مثلاً: «تحریمهای اقتصادی علیه کشورها.»
نوشتن آن به صورت «تهریم» نادرست است و در زبان معیار فارسی پذیرفته نیست.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تحریم» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تحریم