برادر بزرگتر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • برادر ارشد
  • فونتیک فارسی

    baraadare bozorgtar
  • اسم
    older brother, elder brother
    • - او به عنوان برادر بزرگتر همیشه خواهرش را دست می‌اندازد اما هرموقع خواهرش نیاز دارد او حضور دارد.

    • - As a big brother, he is always pulling his sister's leg, but he is there for her when she needs.
    • - برادر بزرگترم از من قدبلندتر است.

    • - My older brother is taller than me.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت برادر بزرگتر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برادر بزرگتر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/برادر بزرگتر

لغات نزدیک برادر بزرگتر

پیشنهاد بهبود معانی