برداشت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • جمع‌آوری، بهره‌برداری
  • فونتیک فارسی

    bardaasht
  • اسم
    harvest, yield, harvesting
    • - بعد از برداشت محصول، کولی‌ها آمدند و بقایای گندم را جمع کردند.

    • - After the harvest, the gypsies came and gleaned wheat.
    • - فصل برداشت بود و کشاورزان سخت مشغول بودند.

    • - It was harvest and the farmers were very busy.
  • استنباط، دریافت
  • فونتیک فارسی

    bardaasht
  • اسم
    understanding, conception, take, view, perception, conclusion, notion, interpretation, estimate, impression
    • - برداشت او از موقعیت سیاسی کشور

    • - his understanding of the country's political situation
    • - برداشت تحریف‌شده‌ای از تاریخ

    • - a distorted view of history
    • - برداشت شما از حرف‌های او چه بود؟

    • - What was your impression of his words?
  • اخذ پول از حساب
  • فونتیک فارسی

    bardaasht
  • اسم
    withdrawal
    • - او مبلغ زیادی از حسابش برداشت کرد.

    • - She made a large withdrawal from her bank account.
    • - بانک کارمزد 20 دلاری را به ازای هر برداشت اعمال کرد.

    • - The bank imposed a $20 fee for each withdrawal.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد برداشت

ارجاع به لغت برداشت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برداشت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/برداشت

پیشنهاد بهبود معانی