آخرین به‌روزرسانی:

برگرداندن به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

bargardaandan

to turn, to change, to reverse, to turn off, to invert

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد برگرداندن

  1. مترادف:
    بازگرداندن برگردانیدن
  1. مترادف:
    برگشت دادن بازگشت‌دادن پس دادن
  1. مترادف:
    وارو کردن
  1. مترادف:
    پشت‌ورو کردن
  1. مترادف:
    واژگون کردن
  1. مترادف:
    تغییر دادن
  1. مترادف:
    ترجمه کردن
  1. مترادف:
    بالا آوردن استفراغ کردن قی کردن
  1. مترادف:
    سرنگون کردن به زمین‌انداختن

ارجاع به لغت برگرداندن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برگرداندن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برگرداندن

لغات نزدیک برگرداندن

پیشنهاد بهبود معانی