امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بسیج به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

basij
mobilization, [rare.] intention

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بسیج

  1. مترادف:
    ابزار اسباب سامان وسایل
  1. مترادف:
    آمادگی آماده‌سازی تدارک تمهید
  1. مترادف:
    جنگ‌افزار سلاح
  1. مترادف:
    سازوبرگ
  1. مترادف:
    اراده عزم قصد میل

ارجاع به لغت بسیج

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بسیج» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بسیج

لغات نزدیک بسیج

پیشنهاد بهبود معانی