آخرین به‌روزرسانی:

اراده به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

عزم، پشتکار، تصمیم

فونتیک فارسی

eraade
اسم

will, volition, will power, determination, pertinency, grit, resolution, decision, resolve, single-mindedness, free will, resoluteness, purpose, backbone

مردی آهنین اراده

an iron-willed man

با اراده کار دشوار خود را آغاز کرد.

He attacked his task with determination.

هواپیما و فضاناو و غیره

landing gear

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اراده

  1. مترادف:
    آهنگ پشتکار تصمیم خواست عزم غرض قصد مشیت میل

ارجاع به لغت اراده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اراده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اراده

لغات نزدیک اراده

پیشنهاد بهبود معانی