perseverance, push, staying power, endurance, diligence, stamina, persistence, steadiness, industry, drive, industriousness, application
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او خیلی پشتکار دارد.
He has a lot of drive.
پشتکار و کارایی کارمند جدید همه را تحتتأثیر قرار داد.
The new employee's diligence and efficiency impressed everyone.
کلمهی «پشتکار» در انگلیسی perseverance ترجمه میشود.
پشتکار به توانایی فرد برای ادامه دادن به تلاش و کوشش در مواجهه با دشواریها، مشکلات و چالشها گفته میشود. این ویژگی نشاندهندهی عزم و ارادهای است که فرد را قادر میسازد تا باوجود موانع و شکستها، به تلاش خود ادامه دهد تا به هدف یا موفقیتی که در نظر دارد دست یابد. افراد با پشتکار معمولاً به هدفهای بلندمدت خود متعهد هستند و در برابر مشکلات کوتاهمدت تسلیم نمیشوند.
پشتکار، برخلاف ویژگیهایی مانند استعداد یا شانس، بیشتر بر اساس تلاش مداوم و داشتن ذهنیت مثبت به سوی هدفها قرار دارد. این ویژگی میتواند در تمام جنبههای زندگی انسان، از جمله تحصیل، کار، ورزش، و هنر، به فرد کمک کند تا از بحرانها و ناتوانیهای احتمالی عبور کند و به موفقیت برسد.
پشتکار تنها به معنای تلاش فیزیکی نیست، بلکه نیاز به داشتن انگیزه، نظم، و توانایی مدیریت فشار روانی و ذهنی دارد. افرادی که پشتکار دارند معمولاً در برابر سختیها و شکستها مقاوم هستند و از آنها بهعنوان فرصتهایی برای یادگیری و پیشرفت استفاده میکنند.
این ویژگی در محیطهای شغلی، تحصیلی و حتی در روابط فردی بسیار مهم است. افرادی که پشتکار دارند، معمولاً در مواجهه با چالشها ناامید نمیشوند و بهجای آن که از مشکلات فرار کنند، با استفاده از اراده و عزم راسخ به حل آنها میپردازند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پشتکار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پشتکار