آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

خواست به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / khaast /

wish, will, desire, requirement, liking, fancy, aim, preference, stomach, volition, propensity, readiness

wish

will

desire

requirement

liking

fancy

aim

preference

stomach

volition

propensity

readiness

خواهش، تقاضا

اراده‌ی خود را به خواست خداوند تسلیم کرد.

He submitted his will to divine authority.

خواست دوگانه‌ی ما آن است که محصولات ارزان و خوب بخریم.

Our double-barreled desire is to buy products that are inexpensive and good.

سازه‌ی پیوندی
فونتیک فارسی / -khaast /

a combining form (meaning: desire, wishing, demand)

a combining form

خواستار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

بازخواست

calling to account

کیفرخواست

indictment

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خواست

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت خواست

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خواست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خواست

لغات نزدیک خواست

پیشنهاد بهبود معانی