آخرین به‌روزرسانی:

بود به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / bood /

being, existence, presence, availability

وجود

بودِ خداوند

existence of God

بودونبود

presence and nonpresence

سازه‌ی پیوندی
فونتیک فارسی / bood /

being, -age, -ment

بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

بهبود و پیشرفت

Improvement and progress

کمبود آب

Water shortage

فونتیک فارسی / bovad /

ادبی is, will be

(فعل) است، هست

(فردوسی) توانا بود هرکه دانا بود

he who is learned is powerful

اگر پول بنده‌ی تو نباشد ارباب تو بوَد.

If money be not thy servant, it will be thy master.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بود

  1. مترادف:
    حیات وجود هستی
    متضاد:
    عدم نیستی

ارجاع به لغت بود

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بود» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بود

لغات نزدیک بود

پیشنهاد بهبود معانی