ادبی life
life
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
زندگی پس از مرگ، حیات اخروی
the future life
حیات تازهای به کسی دادن، روح تازهای در کالبد کسی دمیدن، خون تازهای در رگهای کسی به جریان انداختن، عمر دوبارهای دادن به
give somebody a new lease of life
پدرتان هنوز در قید حیات هستند؟
Is your father still alive?
آوازهی حافظ در زمان حیات خودش تا هندوستان هم رسیده بود.
During his own lifetime, the fame of Hafez had even reached India.
هر دو واژه «حیات» و «حیاط» از نظر املایی درست هستند، اما معنای متفاوتی دارند و در کاربردهای مختلف بهکار میروند:
حیات بهمعنای زندگی، زیستن، یا عمر است. این کلمه بیشتر در متون ادبی، فلسفی، و علمی برای بیان مفهوم زندگی بهکار میرود. مثال: «حیات انسان ارزشمند است.»
حیاط به معنای فضای باز و حیاط خانه یا ساختمان است؛ جایی که معمولاً در میان ساختمانها قرار دارد و میتوان در آن رفتوآمد یا استراحت کرد. مثال: «بچهها در حیاط بازی میکنند.»
کلمهی «حیات» در زبان انگلیسی به life ترجمه میشود.
حیات یکی از بنیادیترین مفاهیم در علوم زیستی، فلسفه، و الهیات است. این واژه به وجود و استمرار موجودات زنده اشاره دارد؛ موجوداتی که رشد میکنند، تولیدمثل میکنند، واکنش نشان میدهند و متابولیسم دارند. از دیدگاه علمی، حیات ویژگیای است که یک موجود را از مادهی بیجان متمایز میکند. این تمایز از طریق ویژگیهایی چون سلولی بودن، توانایی تنظیم خود، مصرف انرژی، و انتقال اطلاعات ژنتیکی قابل شناسایی است. بدون وجود حیات، جهان مادی صرفاً متشکل از ماده و انرژی بیجان باقی میماند.
در حوزهی زیستشناسی، تلاش برای تعریف حیات همواره چالشبرانگیز بوده است. با وجود پیشرفتهای گسترده در علم، هنوز مرزی روشن و قطعی میان "زنده" و "غیرزنده" وجود ندارد. برای نمونه، ویروسها در این مرز مبهم قرار میگیرند: آنها خارج از میزبان غیرزندهاند اما در داخل سلولهای زنده عملکردی مشابه موجودات زنده دارند. به همین دلیل، تعریف حیات همواره در حال بازبینی و گسترش است تا بتواند پدیدههای پیچیدهی طبیعت را در بر گیرد.
از منظر فلسفی، حیات اغلب بهعنوان تجربهای آگاهانه مورد بحث قرار میگیرد. پرسشهایی مانند «معنای حیات چیست؟»، «هدف از زیستن چیست؟» و «آیا حیات تنها به بعد زیستی محدود است؟» از جمله مسائل مهم فلسفی در سراسر تاریخ بشر بودهاند. فلاسفهی بسیاری از جمله ارسطو، افلاطون، نیچه، و هایدگر دربارهی حیات اندیشیدهاند و هر یک از دیدگاهی متفاوت به آن پرداختهاند. برخی حیات را بستری برای تکامل اخلاقی و فکری انسان میدانند، برخی دیگر آن را یک تصادف بیهدف در کیهان.
در ادبیات فارسی، حیات واژهای است که با مفاهیمی چون زندگی، روح، رشد، و پویایی پیوند خورده است. شاعران، نویسندگان و متفکران همواره از حیات بهعنوان هدیهای گرانبها یاد کردهاند که باید با معنا و خرد سپری شود. در ادبیات عرفانی، حیات نهتنها بعد فیزیکی، بلکه بعد روحانی انسان را نیز در بر میگیرد؛ و آنگاه که حیات حقیقی رخ دهد، انسان از مرزهای ماده فراتر میرود و به ساحت معنا قدم مینهد.
حیات نه فقط یک واقعیت زیستی، بلکه تجربهای عمیق و چندوجهی است که در تقاطع علم، فلسفه، دین و هنر معنا مییابد. تلاش برای درک حیات، تلاش برای درک خودِ انسان و جایگاهش در جهان است. هر گامی که در فهم حیات برداشته میشود، گامی است به سوی شناخت بهتر هستی و مسئولیتی که با زیستن بر دوش انسان نهاده شده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «حیات» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حیات