being, existence, presence, availability
بودِ خداوند
existence of God
بودونبود
presence and nonpresence
being, -age, -ment
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بهبود و پیشرفت
Improvement and progress
کمبود آب
Water shortage
ادبی is, will be
(فردوسی) توانا بود هرکه دانا بود
he who is learned is powerful
اگر پول بندهی تو نباشد ارباب تو بوَد.
If money be not thy servant, it will be thy master.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بود» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بود