فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

تخت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • فونتیک فارسی

    takht
  • [n.] throne, elevated seal, couch, [shoe] sole, flat, even, level
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد تخت

ارجاع به لغت تخت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تخت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تخت

پیشنهاد بهبود معانی