امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

اورنگ به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

õrang
[n.] throne, elevated seal, couch, [shoe] sole, flat, even, level

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
throne
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اورنگ

  1. مترادف:
    پات تاج تخت دیهیم سریر مسند
  1. مترادف:
    خدعه فریب مکر نیرنگ
  1. مترادف:
    جلال شان شکوه فر

ارجاع به لغت اورنگ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اورنگ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اورنگ

لغات نزدیک اورنگ

پیشنهاد بهبود معانی