آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: یکشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۴

    جلال به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / jalaal /

    glory, splendor, dazzle, magnificence, opulence, royalty, pomp, majesty, stateliness, augustness

    glory

    splendor

    dazzle

    magnificence

    opulence

    royalty

    pomp

    majesty

    stateliness

    augustness

    شکوه، عزت

    قصر غرق در شکوه و جلال بود.

    The castle had an aura of grandeur.

    افتخار و سربلندی یونان و جلال و جبروت روم

    the glory that was Greece and the grandeur that was Rome

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    نام‌هایی که به ادبیات فارسی جلال و شکوه بخشیده‌است.

    Names that have lustered Persian literature.

    اسم
    فونتیک فارسی / jalaal /

    greatness, solemnity, magnanimity, nobleness, dignity, grandeur

    greatness

    solemnity

    magnanimity

    nobleness

    dignity

    grandeur

    بزرگواری، بزرگی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    جلال شکسپیر

    Shakespeare's greatness

    جلال قابل توجه

    remarkable magnanimity

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد جلال

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    احتشام بزرگی جاه جبروت حشمت شکوه شوکت عظمت فر فره کبریا مجد

    سوال‌های رایج جلال

    جلال به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «جلال» در زبان انگلیسی به majesty ترجمه می‌شود.

    جلال به معنای شکوه، بزرگی و عظمت است و معمولاً برای توصیف چیزی یا کسی به کار می‌رود که با وقار، قدرت و جلوه‌ی خاصی همراه باشد. این واژه فراتر از زیبایی ظاهری است و اشاره به تاثیری دارد که فرد، مکان یا پدیده‌ای بر دیگران می‌گذارد و حس احترام، تحسین یا حیرت را برمی‌انگیزد. جلال می‌تواند در طبیعت، معماری، هنر و رفتار انسان‌ها مشاهده شود و اغلب با ارزش، وقار و اقتدار همراه است.

    در زندگی روزمره، جلال می‌تواند با رفتار و منش افراد مرتبط باشد. فردی با وقار و متانت، که احترام دیگران را به خود جلب می‌کند، نمونه‌ای از جلال انسانی است. این ویژگی نه تنها به ظاهر، بلکه به رفتار، کلام و تصمیم‌گیری‌های او نیز بازمی‌گردد و باعث می‌شود اطرافیان او را با احترام و تقدیر نگاه کنند. جلال انسانی با شخصیت، صداقت و تسلط فرد بر خود و شرایط اطراف تقویت می‌شود.

    در هنر و معماری، جلال نقشی مهم ایفا می‌کند. ساختمان‌های تاریخی، کاخ‌ها، معابد و آثار هنری غالباً با هدف ایجاد حس جلال طراحی شده‌اند و با جزئیات، مقیاس و ترکیب رنگ‌ها، شکوه و عظمت را به بیننده منتقل می‌کنند. این اثرها یادآور قدرت خلاقیت و مهارت انسان در خلق فضاها و اشیایی هستند که هم جذاب و هم تأثیرگذار باشند و حس عظمت و تحسین را ایجاد کنند.

    جلال در طبیعت نیز به وفور دیده می‌شود. کوه‌های سربه‌فلک کشیده، دریاهای پهناور، آسمان پرستاره یا طلوع و غروب خورشید نمونه‌هایی از جلال طبیعی هستند که انسان را در برابر عظمت خلقت و زیبایی جهان به تحسین و شگفتی وا می‌دارند. تجربه چنین جلالی، احساس کوچکی و تواضع انسان را در برابر جهان و طبیعت تقویت می‌کند و الهام‌بخش اندیشه و خلاقیت می‌شود.

    جلال فراتر از یک ویژگی ظاهری است؛ نمادی از شکوه، احترام، عظمت و تأثیرگذاری است. این مفهوم یادآور آن است که عناصر زندگی، چه انسانی، چه طبیعی و چه هنری، می‌توانند با قدرت و زیبایی خود حس تحسین، احترام و حیرت را ایجاد کنند. جلال، در ساده‌ترین شکل خود، شکوه و عظمت است، اما در معنای عمیق‌تر، بازتابی از ارزش، تأثیر و حضور باوقار در جهان محسوب می‌شود.

    ارجاع به لغت جلال

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «جلال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جلال

    لغات نزدیک جلال

    • - جلادهنده
    • - جلاگر
    • - جلال
    • - جلال و جبروت
    • - جلال وجبروت تو خالی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.