با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

ترافیک به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • عبور و مرور
  • فونتیک فارسی

    teraafik
  • اسم
    traffic, traffic jam, traffic congestion
    • - کارشناس ایمنی ترافیک

    • - an expert in traffic safety
    • - در جهت مخالف ترافیک راندن

    • - to drive against the traffic
    • - ماشین‌هایی که در ترافیک گیر کرده‌اند

    • - Cars that are hung up in traffic
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد ترافیک

ارجاع به لغت ترافیک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ترافیک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ترافیک

لغات نزدیک ترافیک

پیشنهاد بهبود معانی