traffic, traffic jam, traffic congestion
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کارشناس ایمنی ترافیک
an expert in traffic safety
در جهت مخالف ترافیک راندن
to drive against the traffic
ماشینهایی که در ترافیک گیر کردهاند
Cars that are hung up in traffic
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ترافیک» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ترافیک