با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

ترکی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • از زبان‌های اورال آلتایی
  • فونتیک فارسی

    torki
  • اسم
    Turkish, the Turkish language
    • - ترکی زبان رسمی ترکیه است.

    • - Turkish is the official language of Turkey.
    • - برای اینکه بهتر بتوانم با دوستان ترکم ارتباط برقرار کنم، دارم ترکی یاد می‌گیرم.

    • - I am learning Turkish language to communicate with my Turkish friends better.
  • مربوط به ترک
  • فونتیک فارسی

    torki
  • صفت
    Turkish, of or pertaining to the Turks
    • - دوستم در حال برنامه‌ریزی برای سفر به ترکیه جهت یادگیری فرهنگ آن است.

    • - My friend is planning a trip to Turkey to learn about Turkish culture.
    • - سبک آشپزی ترکی آمیخته‌ای از طعم‌های خاورمیانه‌ای و مدیترانه‌ای است.

    • - Turkish cuisine is a fusion of Middle Eastern and Mediterranean flavors.
  • حاشیه‌ی پارچه دارای بافت محکم
  • فونتیک فارسی

    torki
  • اسم
    selvage
    • - ترکی پارچه به طور آراسته‌ای تزئین شده بود.

    • - The selvage of the fabric was neatly trimmed.
    • - ترکی پارچه‌ی قدیمی

    • - the selvage of the vintage textile
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت ترکی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ترکی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ترکی

لغات نزدیک ترکی

پیشنهاد بهبود معانی