آخرین به‌روزرسانی:

تفرقه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

جدایی

فونتیک فارسی

tafraghe
اسم

dispersion, dissension, division, disunion, discord, faction, divisiveness, schism

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

طرف‌داری مربی از بعضی بازیکنان منجر به دل‌خوری و تفرقه در تیم شد.

The coach's favoritism towards certain players led to resentment and division among the team.

تفرقه‌ی آن‌ها موجب شادی دشمنانشان شد.

Their discord occasioned their enemies' joy.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تفرقه

  1. مترادف:
    پراکندگی پریشانی تشتت جدایی نفاق
    متضاد:
    جمعیت

ارجاع به لغت تفرقه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تفرقه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تفرقه

لغات نزدیک تفرقه

پیشنهاد بهبود معانی