آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

تمکین به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / tamkin /

obedience, condescension, compliance, servility

obedience

condescension

compliance

servility

اطاعت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

تمکین او به قوانین قابل تحسین بود.

His obedience to the rules was admirable.

تمکین به سیاست جدید برای تمام کارکنان الزامی است.

Compliance with the new policy is mandatory for all employees.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تمکین

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت تمکین

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تمکین» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تمکین

لغات نزدیک تمکین

پیشنهاد بهبود معانی