آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

تنور به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / tanoor /

oven, tandoor, furnace

oven

tandoor

furnace

کوره

اگر می‌خواهی میلیونر شوی، باید تا تنور داغ است نان را بچسبانی.

If you want to become a millionaire, you must make hay while the sun shines.

دیوارهای تنور

walls of the furnace

اسم
فونتیک فارسی / tenor /

موسیقی tenor

tenor

زیرترین صدای مرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

جیک را راضی کردیم که تنور بخواند.

We persuaded Jake to sing tenor.

این آهنگ برای تنور زیادی پایین است.

This song is too low for a tenor.

batch

batch

به اندازه ی یک
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تنور

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
محل‌پخت نان کوره نان‌پز کوره پخت نان

ارجاع به لغت تنور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تنور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تنور

لغات نزدیک تنور

پیشنهاد بهبود معانی