با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

تهمت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • افترا، اتهام
  • فونتیک فارسی

    tohmat
  • اسم
    accusation, slander, charge, calumny, denigration, defamation, calumniation, incrimination, vilification, smear, libel, mud
    • - او کوشید که خود را از تهمت ارتداد مبری کند.

    • - He tried to purge himself of the charge of heresy.
    • - با تهمت نام نیک او را از بین بردند.

    • - He was robbed of his good name by slander.
    • - محیط کار پر از تهمت بود.

    • - The work environment was filled with mud.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد تهمت

ارجاع به لغت تهمت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تهمت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تهمت

لغات نزدیک تهمت

پیشنهاد بهبود معانی