توانگر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
  • ثروتمند
  • فونتیک فارسی

    tavaangar
  • صفت
    rich, wealthy, affluent, well-off, opulent, moneyed, well-to-do
    • - تاجر توانگر در یک عمارت مجلل زندگی می‌کرد.

    • - The wealthy businessman lived in a luxurious mansion.
    • - خانواده‌ی توانگر مبلغ زیادی پول به خیریه‌ی محلی کمک کردند.

    • - The wealthy family donated a large sum of money to the local charity.
    • - او در خانواده‌ای توانگر بزرگ شد.

    • - She grew up in a wealthy family.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد توانگر

ارجاع به لغت توانگر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «توانگر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/توانگر

لغات نزدیک توانگر

پیشنهاد بهبود معانی