آخرین به‌روزرسانی:

جو به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

توده هوای اطراف زمین، اتمسفر

فونتیک فارسی

jav(v)
اسم

atmosphere

بیشتر جو زمین از نیتروژن و اکسیژن تشکیل شده است

most of the Earth's atmosphere consists of nitrogen and oxygen

جو زمین ما را از تابش مضر خورشیدی محافظت می‌کند.

The Earth's atmosphere protects us from harmful solar radiation.

اوضاع و احوال حاکم بر محیط

فونتیک فارسی

jav(v)
اسم

atmosphere, tone, ambience, air, situation

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

جو در اتاق پر از هیجان بود.

The atmosphere in the room was filled with excitement.

جو رستوران برای شام عاشقانه بی‌نظیر بود.

The restaurant's ambience was perfect for a romantic dinner.

گیاهی از تیره‌ی گندمیان که دانه‌ی آن خوراکی است

فونتیک فارسی

jo
اسم

گیاه‌شناسی barley (Hordeum vulgare)

او سوپ جو را به هر نوع دیگر سوپ ترجیح می‌دهد.

She prefers barley soup over any other type of soup.

کارشناس تغذیه جو را به‌خاطر فواید سلامتی آن توصیه کرد.

The nutritionist recommended barley for its health benefits.

مقدار کم

فونتیک فارسی

jo
اسم

grain, tiny bit, iota, mite, smidgen

در داستان او حتی یک جو حقیقت وجود ندارد.

There isn't a grain of truth in his story.

او فقط یک جو تردید درباره‌ی برنامه داشت.

He only had a mite of doubt about the plan.

آب باریک، جوی

فونتیک فارسی

joo
اسم

brook, stream, sreamlet, brooklet, creek, rill, runnel

جو به‌آرامی از میان مرتع عبور کرد و در نور آفتاب می‌درخشید.

The brook flowed gently through the meadow, sparkling in the sunlight.

جو به‌آرامی از میان جنگل عبور کرد.

The stream flowed gently through the forest.

جوینده

فونتیک فارسی

-joo
سازه‌ی پیوندی

a combining form (meaning: seeking, seeker)

پرس‌وجو

query

جست‌وجو

search

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جو

  1. مترادف:
    اتمسفر فضا هوا
  1. مترادف:
    جوغ یوغ

سوال‌های رایج جو

جو به انگلیسی چی می‌شه؟ (یکی از غلات)

جو در زبان انگلیسی به barley ترجمه می‌شود.

جو یکی از قدیمی‌ترین غلات کشت‌شده توسط بشر به‌شمار می‌آید و سابقه‌ای چند هزار ساله در تاریخ کشاورزی دارد. این گیاه از خانواده‌ی گندمیان بوده و به‌سبب مقاومت بالا در برابر شرایط اقلیمی مختلف، در مناطق متنوعی از جهان کشت می‌شود. جو به‌ویژه در نواحی معتدل و سردسیر عملکرد بهتری دارد و در خاک‌هایی با حاصلخیزی متوسط نیز به خوبی رشد می‌کند. قدمت استفاده از جو به تمدن‌هایی چون سومری‌ها، مصری‌ها و ایرانیان باستان بازمی‌گردد و نقش مهمی در تغذیه‌ی مردم آن دوران داشته است.

از منظر تغذیه‌ای، جو منبعی غنی از فیبر خوراکی، به‌ویژه نوع محلول آن یعنی بتا-گلوکان است که اثرات مثبت آن بر کاهش کلسترول خون و تنظیم قند خون به‌خوبی اثبات شده است. همچنین، این غله حاوی مقدار قابل‌توجهی از ویتامین‌های گروه B، آهن، منیزیم، سلنیوم، و آنتی‌اکسیدان‌ها است که موجب ارتقای سلامت عمومی بدن می‌شوند. مصرف منظم جو می‌تواند در پیشگیری از بیماری‌های قلبی‌عروقی، دیابت نوع ۲، و اختلالات گوارشی نقش مؤثری ایفا کند. از همین‌رو، جو به‌عنوان یکی از غلات سالم در رژیم‌های غذایی توصیه می‌شود.

کاربرد جو تنها به مصرف غذایی محدود نمی‌شود. در صنایع غذایی، جو به شکل‌های مختلفی چون جو پوست‌کنده، بلغور جو، آرد جو و جو دوسر (که گونه‌ای متفاوت اما نزدیک به جو است) مورد استفاده قرار می‌گیرد. از جو همچنین در تولید ماءالشعیر، برخی انواع نان، سوپ‌ها، و غذاهای سنتی چون آش جو بهره گرفته می‌شود.

در طب سنتی ایران، جو از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. به آن طبعی سرد و تر نسبت داده می‌شود و اغلب برای کاهش حرارت بدن، التیام‌بخشی، تسکین التهاب‌های داخلی و پاکسازی سیستم گوارشی به کار می‌رود. ماءالشعیر طبی، که از خیساندن و جوشاندن جو به دست می‌آید، برای درمان تب، مشکلات کلیوی، و بیماری‌های پوستی تجویز می‌شده است. از سوی دیگر، ضماد حاصل از آرد جو برای تسکین ورم‌ها و زخم‌های سطحی نیز کاربرد داشته است.

فراتر از جنبه‌های علمی و پزشکی، جو در برخی فرهنگ‌ها و آیین‌ها نیز حضور داشته است. در متون دینی و باستانی، جو نمادی از سادگی، برکت و غذای عمومی مردم تلقی می‌شده است. در سنت‌های کهن کشاورزی، جو نخستین محصولی بود که به‌عنوان قربانی در آغاز فصل برداشت اهدا می‌گردید. همچنین، در ادبیات فارسی، واژه‌ی «جو» گاه به عنوان نمادی از قناعت، فقر یا زهد به کار رفته است، که نشان از نقش فرهنگی آن در ذهن و زبان ایرانی دارد.

جو به انگلیسی چی می‌شه؟ (توده‌ی هوای اطراف زمین)

کلمه‌ی «جو (اتمسفر)» در زبان انگلیسی به «atmosphere» ترجمه می‌شود.

«جو» یا «اتمسفر» به لایه‌ای از گازها گفته می‌شود که به طور طبیعی سیاره‌ای مانند زمین را احاطه کرده و آن را از فضا جدا می‌کند. این لایه‌ی گازی نقش بسیار مهمی در حفظ شرایط زیستی زمین دارد و ترکیبی از گازهای مختلف مانند نیتروژن، اکسیژن، دی‌اکسید کربن و گازهای دیگر را شامل می‌شود. جو زمین علاوه بر حفاظت از موجودات زنده در برابر اشعه‌های مضر خورشید، وظایف حیاتی دیگری مانند تنظیم دما و انتقال رطوبت و هوا را نیز بر عهده دارد.

اتمسفر زمین دارای چندین لایه است که هر کدام ویژگی‌ها و نقش خاص خود را دارند؛ لایه تروپوسفر نزدیک‌ترین لایه به سطح زمین است که بیشتر فعالیت‌های جوی و هواشناسی در آن رخ می‌دهد. لایه‌های بعدی مانند استراتوسفر، مزوسفر و ترموسفر هر کدام با عملکردهای خاص خود در محافظت زمین و انتقال انرژی نقش دارند. این ساختار چندلایه‌ای به حفظ تعادل شرایط جوی و زیستی کمک می‌کند.

جو زمین همچنین در چرخه‌های طبیعی مانند چرخه آب، انتقال انرژی خورشیدی و حفاظت در برابر ذرات فضایی نقش اساسی دارد. گازهای گلخانه‌ای موجود در جو به تنظیم دمای زمین کمک می‌کنند، اما افزایش غیرطبیعی این گازها به دلیل فعالیت‌های انسانی موجب پدیده تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین شده است که چالش‌های زیست‌محیطی جدی به دنبال دارد.

از نظر علمی، مطالعه جو و پدیده‌های جوی مانند باد، بارش، ابرها و توفان‌ها یکی از شاخه‌های مهم علوم زمین و هواشناسی است. این دانش به پیش‌بینی وضعیت هوا، مدیریت منابع طبیعی و مقابله با بلایای طبیعی کمک می‌کند. همچنین، شناخت جو سایر سیارات به ما در درک بهتر شرایط زیستی و امکان حیات در جهان هستی کمک می‌کند.

«جو» یا «اتمسفر» بخش حیاتی و پیچیده‌ای از محیط زیست زمین است که نقش‌های متعددی در حفظ زندگی و پایداری سیاره ما ایفا می‌کند. این لایه‌ی گازی، از طریق حفاظت، تنظیم شرایط و انتقال انرژی، زیربنای حیات و شرایط قابل سکونت روی زمین را فراهم می‌آورد و مطالعه آن برای آینده‌ای پایدار و سالم ضروری است.

ارجاع به لغت جو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جو

لغات نزدیک جو

پیشنهاد بهبود معانی