minimum, at least, the minimum amount, the minimum degree, the least
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
داستان او حداقل تا اندازهای راست بود.
Her story was at least approximately true.
نیاز به حداقل دخالت دولت در امور بازرگانی
the need for a minimum of government interference in business
کلمهی «حداقل» در زبان انگلیسی به Minimum ترجمه میشود.
حداقل به معنای کمترین میزان، مقدار یا سطحی است که چیزی میتواند داشته باشد یا باید داشته باشد. این واژه در زمینههای گوناگون، از جمله ریاضی، اقتصاد، فیزیک، حقوق، و زندگی روزمره کاربرد دارد. برای مثال، «حداقل سن برای رایدادن»، «حداقل حقوق»، یا «حداقل دما» همگی به پایینترین مقدار مجاز یا ممکن در یک زمینه مشخص اشاره دارند.
در ریاضیات و آمار، حداقل به کوچکترین مقدار در یک مجموعه از دادهها گفته میشود. در علوم اقتصادی، اصطلاحاتی مانند «حداقل دستمزد» به پایینترین میزان قانونی حقوق اشاره دارد که یک کارفرما باید به کارگر پرداخت کند. این حداقل معمولاً با هدف حفظ معیشت کارگران و حمایت از آنها در برابر استثمار وضع میشود.
در زندگی روزمره نیز ما اغلب با مفهوم حداقل مواجه میشویم؛ مثلاً وقتی گفته میشود «حداقل باید ۸ ساعت بخوابی» یا «حداقل باید یک بار در هفته ورزش کنی». در این موارد، حداقل نشاندهندهی یک آستانهی ضروری است که پایینتر رفتن از آن ممکن است به ضرر فرد باشد یا نتیجهی مطلوبی نداشته باشد.
«حداقل» مفهومی است که به ما کمک میکند تا یک سطح پایه یا استاندارد اولیه برای عملکرد، شرایط یا نیازها در نظر بگیریم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «حداقل» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حداقل