آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴

    کمینه به انگلیسی

    معنی‌ها

    فونتیک فارسی / kamine /

    ambush, ambuscade

    ambush

    ambuscade

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    فونتیک فارسی / kamine /

    least or smallest, minimum

    least or smallest

    minimum

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد کمینه

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    حداقل دست کم
    متضاد:
    بیشینه حداکثر مهینه
    مترادف:
    کمتر
    مترادف:
    این‌بنده اینجانب بنده حقیر رهی

    سوال‌های رایج کمینه

    کمینه به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «کمینه» در زبان انگلیسی به minimum ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی «کمینه» به معنای پایین‌ترین مقدار، حداقل سطح یا حداقل مقدار قابل قبول یک پدیده، عدد، یا ویژگی است. این کلمه در علوم مختلف، ریاضیات، اقتصاد و زندگی روزمره کاربرد گسترده‌ای دارد و به‌عنوان معیاری برای سنجش حداقل‌ها به کار می‌رود. برای مثال، وقتی گفته می‌شود «کمینه حقوق کارگران»، منظور حداقل دستمزد یا سطحی است که نباید پایین‌تر از آن باشد. همین کاربرد نشان می‌دهد که «کمینه» نقش تعیین‌کننده‌ای در ایجاد استانداردها و حفظ حداقل معیارهای قابل قبول دارد.

    در ریاضیات و علوم مهندسی، کمینه یکی از مفاهیم کلیدی است. در تحلیل توابع، نقطه‌ی کمینه جایی است که تابع به پایین‌ترین مقدار خود می‌رسد و تغییرات پیرامون آن مقدار، افزایش یا کاهش تابع را نشان می‌دهد. این مفهوم در بهینه‌سازی نیز اهمیت دارد؛ زیرا تعیین کمینه یک تابع می‌تواند راهنمایی برای کاهش هزینه‌ها، انرژی مصرفی یا دیگر پارامترهای مورد نظر در پروژه‌ها و طراحی‌ها باشد.

    از دیدگاه عملی و اقتصادی، کمینه به سازمان‌ها و افراد کمک می‌کند تا منابع خود را بهینه مدیریت کنند. برای مثال، تعیین کمینه موجودی کالا در انبار، کمینه سرمایه‌گذاری لازم یا کمینه سطح ایمنی، همه ابزارهایی هستند که خطرات و هدررفت منابع را کاهش می‌دهند. این کاربردها نشان می‌دهد که «کمینه» نه تنها یک مفهوم عددی بلکه معیار تصمیم‌گیری در زندگی روزمره و برنامه‌ریزی است.

    در علوم اجتماعی و مدیریت نیز واژه‌ی کمینه کاربرد دارد. برای نمونه، در مدیریت پروژه، تعیین کمینه زمان لازم برای انجام یک فعالیت یا کمینه منابع مورد نیاز به برنامه‌ریزی بهتر و جلوگیری از اتلاف زمان و هزینه کمک می‌کند. به این ترتیب، «کمینه» به‌عنوان یک شاخص اساسی در تحلیل‌ها و تصمیم‌گیری‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد و امکان سنجش و مقایسه دقیق‌تر را فراهم می‌سازد.

    «کمینه» مفهومی است که توجه به حداقل‌ها و معیارهای پایه‌ای را یادآور می‌شود. این واژه به انسان کمک می‌کند تا محدودیت‌ها، حداقل نیازها و پایین‌ترین سطح قابل قبول را شناسایی کند و تصمیمات منطقی و بهینه اتخاذ نماید. در زندگی روزمره و حرفه‌ای، کمینه همواره نقطه‌ای برای سنجش، برنامه‌ریزی و حفظ کیفیت و کارایی است و نقش مهمی در مدیریت منابع و ایجاد تعادل ایفا می‌کند.

    ارجاع به لغت کمینه

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «کمینه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کمینه

    لغات نزدیک کمینه

    • - کمینگاه
    • - کمینگی
    • - کمینه
    • - کمینه ای
    • - کمینه کردن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    k keep your eyes peeled knack hindi concern hibernal high and mighty hilarious the outset reach out genuine interest genuine polluter intentionality belonging کشکول کوشک ساعد تهدیدآمیز تحکم تحکیم لحاف محفل ماسک معمول مطبوع مطبوعات مجزا محال محجر
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.