humble, wretched, inferior, degraded, lowlife, mean, petty, abject
humble
wretched
inferior
degraded
lowlife
mean
petty
abject
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بندهی حقیر آمادهی خدمت به شما هستم.
I, abject servant of yours, am ready to serve you.
احساس حقیر بودن
the feeling of being inferior
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «حقیر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حقیر