زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

پست به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / past /

low, low-lying, bottom land, unelevated, sunken, depressed, concave

low

low-lying

bottom land

unelevated

sunken

depressed

concave

کم‌ارتفاع

مه در مناطق پست وجود خواهد داشت.

There will be fog in low-lying areas.

بهتر است از مناطق با زهکشی بد و پست اجتناب شود.

Badly drained and low-lying areas are best avoided.

صفت
فونتیک فارسی / past /

low, shoddy, common, inferior, second-rate, second-class, cheap-jack, crummy, coarse, pelting, scrubby, shitty, chintzy

low

shoddy

common

inferior

second-rate

second-class

cheap-jack

crummy

coarse

pelting

scrubby

shitty

chintzy

دارای کیفیت پایین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

کالا (یا اجناس) پست

common ware

مراسلات ارسالی با پست ارزان قیمت (درجه‌ی دو)

second-class matter

صفت
فونتیک فارسی / past /

wretch, base, wormy, wretched, abject, effete, raffish, mingy, vile, ignoble, menial, mangy, servile, gross, lowlife, sordid, lowdown, scapegrace, villainous

wretch

base

wormy

wretched

abject

effete

raffish

mingy

vile

ignoble

menial

mangy

servile

gross

lowlife

sordid

lowdown

scapegrace

villainous

(آدم) فرومایه

رذل پست فطرت

a lowdown rascal

حرص و آز شخصیت او را پست کرده بود.

Greed had debased his character.

اسم
فونتیک فارسی / post /

mail, post

mail

post

روشی برای فرستادن نامه و مرسولات پُستی

بسته را با پست درجه‌یک (برخوردار از اولویت) ارسال کردم تا از تحویل سریع مطمئن شوم.

I sent the package via first-class mail to ensure quick delivery.

با پست هوایی فرستادم.

I sent it airmail.

اسم
فونتیک فارسی / post /

post, base, station

post

base

station

نگهبان، پاسدار

پست در دروازه توسط یک افسر هوشیار اداره می‌شد.

The post at the gate was manned by a vigilant officer.

پست برای حفظ ایمنی بسیار مهم بود.

The post was crucial for maintaining safety.

اسم
فونتیک فارسی / post /

job, position

job

position

منصب، شغل

یک پست خالی در شرکت او

a vacant position in his company

در اداره‌ی ما چند پست خالی وجود دارد.

There are several jobs in our office.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پست

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:
متضاد:
مترادف:
مترادف:
مترادف:
جلب رذیل
مترادف:
مترادف:
مترادف:

سوال‌های رایج پست

پست به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «پست» در زبان انگلیسی به post ترجمه می‌شود.

«پست» یکی از واژگان چندمعنایی در زبان فارسی است که در بافت‌ها و زمینه‌های گوناگون، مفاهیم متفاوتی به خود می‌گیرد. این واژه می‌تواند اشاره به سامانه‌ی ارسال نامه و مرسوله، جایگاه شغلی یا مقام اداری، مطلب منتشرشده در فضای مجازی، یا حتی صفتی با بار منفی اخلاقی داشته باشد. در زبان انگلیسی نیز واژه‌ی post همین انعطاف معنایی را دارد و بسته به کاربرد، می‌تواند معادل‌هایی مانند mail, job position, blog post, یا publish داشته باشد.

در مفهوم نخست، «پست» به‌معنای خدمات پستی و تبادل نامه‌ها و بسته‌ها میان افراد و نهادهاست. سازمان پست در جوامع مختلف یکی از ارکان ارتباطی مهم بوده و با وجود گسترش ابزارهای دیجیتال، همچنان نقشی حیاتی در ارسال اسناد فیزیکی، مرسولات رسمی و کالاها دارد. مفاهیمی مانند صندوق پست، تمبر پستی، کد پستی و بسته‌ی پستی همگی زیرمجموعه‌ی این کاربرد هستند.

در حوزه‌ی اداری و سازمانی، «پست» به‌عنوان جایگاه یا مقام شغلی فرد در یک نهاد یا شرکت معنا پیدا می‌کند. برای مثال، گفته می‌شود «پست مدیریت منابع انسانی» یا «پست کارشناس حقوقی». این معنا با مفاهیمی همچون ساختار سازمانی، شرح وظایف، و ارتقای شغلی گره خورده است. در زبان انگلیسی، این نوع «پست» معمولاً با واژه‌هایی مانند position یا role بیان می‌شود.

با گسترش فضای مجازی و رسانه‌های اجتماعی، «پست» معنای جدیدی به خود گرفته و به مطلب یا محتوایی گفته می‌شود که در شبکه‌های اجتماعی، وبلاگ‌ها یا سایت‌ها منتشر می‌شود. کاربران پست می‌گذارند، آن‌ها را لایک می‌کنند، به اشتراک می‌گذارند و برایشان کامنت می‌نویسند. در این زمینه، post دقیقاً همین معنا را در زبان انگلیسی دارد و یکی از واژگان بسیار رایج دنیای دیجیتال به‌شمار می‌رود.

واژه‌ی «پست» با اینکه از نظر ظاهر ساده به نظر می‌رسد، اما دنیایی از معانی و کاربردها را در خود جای داده است. این چندلایگی زبانی، قدرت انعطاف و غنای فرهنگی واژگان فارسی را نشان می‌دهد. تشخیص معنای درست آن، همیشه به زمینه و نوع کاربرد بستگی دارد.

ارجاع به لغت پست

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پست

لغات نزدیک پست

پیشنهاد بهبود معانی